داستان « او» چهارمین داستان از مجموعه داستانی « او» محمد کلباسی است. خلاصه داستان: داستان در ایام بمباران تهران اتفاق می افتد. زوجی جوان، صاحب فرزندی عجیب الخلقه می شوند. مادر با دیدن فرزند دچار اضطراب و حالش بد و بدتر می شود. مرد برای درمان همسرش، به خانه دکتر می آورد و…
داستان خشت آب انگوری همه ی ماجرا با یک دعوای کوچک آغاز شد. آن روز صبح، هنگامی که می خواستم خودم را از خوردن حرام تبرئه نمایم. مرد دیوانه با خشتی که از آب انگور و خاک در آفتاب خشکانده بود بر سرم کوبید. ناگهان با یک ضربه افتادم. البته دقیقا به خاطر نمی آورم…
"داستان کوتاه "شب شک آقای گلشیری" تمرین دوره پست مدرن، استاد محترم جناب دکتر ترابیان بعنوان تمرین دوره پست مدرن، قرار بود نقدی بر داستان شب شک هوشنگ گلشیری بنویسم، داستان را خواندم، به شما هم پیشنهاد می کنم این داستان را بخوانید، چند تا مرد کنار سور و سات منقل و خماری، متوجه می…
گفتوگو با صمد طاهری درباره مسئولیت نویسنده در جهان معاصر ادبیات ذاتا افشاگر سلطه است بهنام ناصری تاریخ تمدن قاطعانه به ما میگوید كه نوگرایی همواره سودای بشر بوده. میل انسان به جدید شدن را دورهها و شواهد مختلف تاریخی گواهی میدهند؛ تحولخواهیها و تجدیدنظرهای تاریخی در ساختارهای قدرت و حكمرانی، گواه این نوخواهی بشر…