نگاهی به نقد داستان علی اکبر ترابیان در سالروز تولدش
حال و هوای خاص دوشنبه مهربانی ۵ شهریور ۱۴۰۳ را از همان بدو ورود به جلسه نقد داستان میشد حس کرد.
حضور جمع قابل توجهی از اعضای انجمن ادبی سمر نوید یک جلسه نقد داستان ویژه را می داد. همه آمده بودند تا نقد کنند؛ با این تفاوت که این بار استاد روبرو بنشیند و شاگردان نقادانه به بررسی داستان او پرداخته و درس پس بدهند.
دوشنبههای مهربان داستان این هفته به نقد داستان «یک مشت استخوان» نوشته دکتر علی اکبر ترابیان اختصاص داشت.
در ابتدای جلسه، عصار رودی (مدیر جلسات نقد) بخشی از زندگینامه علی اکبر ترابیان طرقبه را که شاید در کمتر جایی شنیده برای حضار بیان کرد.
خوانش داستان یک مشت استخوان توسط استاد ترابیان بخش بعدی برنامهها بود؛ داستان روزمرگی زن و مرد سالمندی که داغ فرزند اعدام شده شان، بیش از پیش کمرشان را خم کرده بود. داستانی دیالوگ محور که سادگی و روانی گفت و گو بین شخصیت های داستان موجب ارتباط گیری راحت خواننده با مقصود نویسنده میشد.
اولین ناقد دانیال صادقی بود که ضمن تشکر از نویسنده نقدهایی را به داستان وارد کرد. عباسعلی صحافیان، جمشیدی، جعفری، عاطفه مرادی و علوی و توحیدی از دیگر منتقدانی بودند که از قبل نقدی بر داستان آماده و در جلسه ارائه کردند. حضار در جلسه نیز نقدهای خود را در زمان مناسب مطرح کردند.
علی اکبر ترابیان ضمن پذیرش بخشی از نقدها توضیحاتی درباره اصول داستان نویسی و داستان گفت و گو محور ارائه کرد.
در پایان جلسه، به مناسبت سالگرد تولد ترابیان کیکی توسط دوستان سمر با طرح کتاب درخت صنوبر (نوشته علی اکبر ترابیان) آماده شده بود که تقدیم ایشان شد.
برخی از دوستان و شاگردان در جلسه پنج شهریور ۱۴۰۳ هدایا و دسته گل تقدیم ترابیان کردند. معنوی ترین هدیه از سوی دختر وی به پدر اعطا شد؛ عرقچین و تسبیح پدر مرحوم استاد.
خوشمزهترین بخش برنامه نیز خوردن کیک و سپس گرفتن عکس یادگاری بود.
