عکس نوشت5: علی اکبر ترابیان – جواد جهاندوست – فاطمه امیری و…

- بله درست است گاهی صدای آنها را درمی آوریم از این جهت که نگویند خودش را می گیرد. ما کبوترپرست نبوده و نیستیم، هیچ تعصبی هم به کبوتر بودن مان نداریم، خودتان شاهدید در جلسات چلچله ها هم گفته ام بارها، چلچله باش، اصلا هرچه می خواهی باش اما کبوترانه! - بله همانها که…

0 دیدگاه

عکس نوشت4: علی اکبر ترابیان – معصومه یسبی- فاطمه امیری و…

از معدن تا کارخانه 900 کیلومتر کویر و صحرای بی آب و علف، تپه های رمل و آفتاب سوزان، اگر این شترها نبودند چه خاکی باید به سرمان می کردیم؟ - پس بریم توی خط پرورش شتر علی اکبر ترابیان امروز این آدمها چقدر با ما مهربان شده اند. دلشان به رحم آمده و بارکمی…

0 دیدگاه

عکس نوشت3: علی اکبرترابیان- نجمه مولوی- ملیحه باقری و…

  -گفتید کجا؟ -خیابان 32 مجتمع کارگران 17 بلوک 65 -چند وقته آمدی شهر؟ -دوساله -روستا کار نداشتی؟ -چرا چندساله آب کم شده زراعت ها خوب نیست. سحر می رفتیم صحرا برای آبگیری، آفتاب برمی گشتیم برای خوردن ناشتا. حالا سحر راه می افتیم برسیم به کارخانه، سه ایستگاه عوض می کنیم بازم دیر می…

0 دیدگاه

عکس نوشت 2: معصومه یسبی- رویا روبند- هما رضوی زاده و…

     آه... ای توپ عزیزم مثل اینکه بازهم فقط من وتو باید باهم باشیم. با تو به تنهایی بازی کنم . یعنی خواندن بهتره از بازی کردن که هیچکس نمیاد با من بازی کنه . منم کتاب خوندن رو دوس دارن ، اوه خدا جون ،،، چرا معصومه یسبی هیچکی نمیاد با من بازی…

0 دیدگاه

پایان محتوا

صفحات بیشتری برای بارگیری وجود ندارد