عکس نوشت 21: مرضیه جلالی-محسن صادقی نیا-سمانه حسینی و…

  بابا این مجسمه من و خودت هست که ساختی؟ آره بابا به نظرت خوب ساختم؟ اوهوم. ولی من که دخترم موهام بلنده، چرا این بچه موهاش کوتاست؟ این تو هستی باباجون وقتی بچه تر بودی اون موقع موهاتو کوتاه کرده بودم. باشه ولی من که دامن دارم ها!! این بچه شلوار داره. آره میدونم.…

0 دیدگاه

عکس نوشت 20: شهین پوستچین – محسن صادقی نیا – معصومه یسبی

چشمهایش را گرفت و گفت اگه گفتی من کیم؟ دستهایش را بو کرد بوی خاک می داد. دوباره بو کشید. گفت: "ببینم تو مسی پسر زهرا خانم نیستی؟" گفت: "نه! اون که پولدار شد. بیا پایین تر! گفته باشم رونالدو هم نیستم. "باز هم فکر کرد پشت سرش صدای خنده آمد. گفت: "بگو دیگه چشم…

0 دیدگاه

عکس نوشت 19: معصومه خزاعی-نجمه مولوی-مجتبی جعفری و…

سروان سهیلی آآآی. سروان سهیلی، کجا رفتی خبر مرگت. باد زد. در بسته شد. من موندم تو سلول. خاک به سرت مراد این کار رو هم نتونستی درست انجام بدی قرار شد سلول رو بشوری ده تومن بهت بده. ابله چرا حول کردی کلید رو نیاوردی تو. درسته یه کار کوفتی بهت دادن تا شاید…

0 دیدگاه

عکس نوشت 18: مهدی نوروزی-معصومه خزاعی-مجتبی جعفری-هما رضوی

  در من شهری ‌است که هر از گاهی در غبارهای خاکستری‌ام پنهان و پیدا می‌شود. ساکنانش پنجره هایشان را محکم بسته‌اند تا غبار در ریه‌هایشان فرو نرود و وقتی بیرون می‌آیند دلشان به این خوش است که ماسک شان فیلتر دارد. در من شهری است که بلندترین برجش خودش را به نزدیکی گوشم رسانده…

0 دیدگاه

پایان محتوا

صفحات بیشتری برای بارگیری وجود ندارد