داستان “شبِ شک آقای گلشیری” – علیرضا جمشیدی

 "داستان کوتاه "شب شک آقای گلشیری" تمرین دوره پست مدرن، استاد محترم جناب دکتر ترابیان  بعنوان تمرین دوره پست مدرن، قرار بود نقدی بر داستان شب شک هوشنگ گلشیری بنویسم، داستان را خواندم، به شما هم پیشنهاد می کنم این داستان را بخوانید،  چند تا مرد کنار سور و سات منقل و خماری، متوجه می…

0 دیدگاه

داستان “عروس و داماد دریایی” رضا خوشه بست

عروس و داماد دریایی در تُنگ شیشه­ ای افکارم پرسه می­زنم. به مجلس ختم کسی باید بروم که خواستیم کس هم باشیم. خب چه بشود که کسِ کسی باشی!!؟ این اصلا طبیعی نیست. رفتن به مراسم او که ظاهرا هیچ کاره­ ام بود. لباس سیاه نمی ­پوشم. همان لباس هایی را می ­پوشم که دوست…

0 دیدگاه

گفتاری بر «یک داستان خیلی کوتاه» اثر ارنست همینگوی

گفتاری بر « یک داستان خیلی کوتاه» اثر همینگوی کلمات همینگوی همیشه، بعدی جادویی دارند؛ او این لغات را با فرمول منحصر به فرد خود در کنار هم می چیند و نتیجه ای به شدت زیبا به وجود می آورد. همینگوی نظریه زیباشناسی خود را که به نظریه حذف یا نظریه «کوه یخ» معروف است،…

0 دیدگاه

داستان «سیاهی » فاطمه یونس مهاجر

«سیاهی » در چشمهای مرد، سیاهی پشت سیاهی نشسته بود در همان سیاهی غلیظ، گاه به گاه نقطه های کوچک نور را می دید که از فاصله ای دور و در جایی نامعلوم، محو‌ می شدند گفت: پناه بر خدا دود سیگار را از دهانش بیرون داد دود مار شد و‌ پیچ‌ و تاب برداشت…

0 دیدگاه

پایان محتوا

صفحات بیشتری برای بارگیری وجود ندارد