عکس نوشت 20: شهین پوستچین – محسن صادقی نیا – معصومه یسبی

چشمهایش را گرفت و گفت اگه گفتی من کیم؟ دستهایش را بو کرد بوی خاک می داد. دوباره بو کشید. گفت: "ببینم تو مسی پسر زهرا خانم نیستی؟" گفت: "نه! اون که پولدار شد. بیا پایین تر! گفته باشم رونالدو هم نیستم. "باز هم فکر کرد پشت سرش صدای خنده آمد. گفت: "بگو دیگه چشم…

0 دیدگاه

عکس نوشت 19: معصومه خزاعی-نجمه مولوی-مجتبی جعفری و…

سروان سهیلی آآآی. سروان سهیلی، کجا رفتی خبر مرگت. باد زد. در بسته شد. من موندم تو سلول. خاک به سرت مراد این کار رو هم نتونستی درست انجام بدی قرار شد سلول رو بشوری ده تومن بهت بده. ابله چرا حول کردی کلید رو نیاوردی تو. درسته یه کار کوفتی بهت دادن تا شاید…

0 دیدگاه

عکس نوشت 18: مهدی نوروزی-معصومه خزاعی-مجتبی جعفری-هما رضوی

  در من شهری ‌است که هر از گاهی در غبارهای خاکستری‌ام پنهان و پیدا می‌شود. ساکنانش پنجره هایشان را محکم بسته‌اند تا غبار در ریه‌هایشان فرو نرود و وقتی بیرون می‌آیند دلشان به این خوش است که ماسک شان فیلتر دارد. در من شهری است که بلندترین برجش خودش را به نزدیکی گوشم رسانده…

0 دیدگاه

عکس نوشت 16: مهدی نوروزی -طاهری-معصومه خزاعی

  عاقبت، آن ماهی که سالها در شکمش زندگی کردم، شکار شد. منتظر بودم تا به ساحلی امن و سرسبز برسم. و صیاد ماهی را به ساحل کشاند. از توی آن تاریکی ها شنیدم که گفت: خنجرم را بیاورید.  صیاد خنجرش را فرو کرد و دیوارخانه ی چند صدساله ام را پاره کرد. حالا من…

0 دیدگاه

پایان محتوا

صفحات بیشتری برای بارگیری وجود ندارد