عکس نوشت 56 عشق، گاهی به شکل دستی است که تو را بغل می کند گاهی به شکل شعری که تپش های قلبت را بیشتر می کند و گاهی نیز عشق، عطری است که در هوای خاطرت می پیچد مسلم انصاریان اردیبهشت 1400 انگار همین دیروز بود که آمدیم اینجا تا تو پاسبک کنی عزیز…
عکس نوشت 54 به غیر از تو نظر پوشم شراب معرفت نوشم زخاک سجده می جوشم به دریا می رسم؟ آری چه اعجازی در این عالم بود بالاتر از آنی؟ که سر بر سجده ای اما به باطن شاه شاهانی در این افتادن بر خاک, چه اکسیری نهان استی؟ که بی حاجت به جام ومی…
عکس نوشت 53 صدای ِ پای ِ رفاقتت مرا از ابتذال خاموشی رهاند و مرا کِشان کِشان برای دعوت به حضورت به این جا کشاند. چه کودکانه و مشتاقانه به سوی ِ گام های ِ کودکی ام می دَوَم ملیحه نامنی خدا خدا می کردم خودش در رو باز کنه, به سن تکلیف که رسید…
عکس نوشت 52 خانوم جان شما به حرفم گوش کن! روی اون فرش طرح خشتیه، اونی که دو تا پشت سرته بشین عکس بگیرم. اگرم الا و بالله روی همین یکی میخوای عکس بگیری، بیا لباس آبی رو بپوش. چش درد شدم نگات کردم چقد لجبازی راشین قشقایی چی شده، چرا تکان نمیخوری؟ شروع کن!…