پریا مزینی
پریا مزینی هستم.
– متولد 1370
– شغل: دیجیتال مارکتینگ
– مدرک تحصیلی: کارشناسی ارشد فلسفه غرب
به داستان نویسی، عکاسی و نوازندگی علاقه دارم و برای آموختن آنها تلاش میکنم.
در سال 1396 برای آموختن نویسندگی خدمت استاد ترابیان رسیدم.
از کودکی به نوشتن علاقه داشتم. دفترهای انشا و کتابهای ادبیات نسبت به ریاضیات و فرمولهای درهم فیزیک و شیمی تقدس بیشتری برایم داشت. بهترین خاطرات نوجوانیام شبهاییست که ساعتها پشت پنجره رو به حیاط خانه پدری مینشستم و مینوشتم، خاطرات روزانه، شعر، داستانهای تخیلی، اندوهنامه و … . اگر برف و باران میبارید و چای داغ هم بود، نوشتههایم خلاقیت بیشتری پیدا میکرد.
گرچه با گذر زمان و باز شدن چشمانم به دنیای پرهیاهوی واقعیت، داستانسرایی و رویاپردازیهایم در پیچیدگی فرمولهای ریاضی و دیفرانسیل زندگی ناپدید شد. دست نوشتههایم به ثبت وقایع روزانه و نهایت ثبت افکار و عقاید ختم شد.
در یکی از مسیرهای ساده زندگی دوستی را ملاقات کردم که مانند من گاهی مینوشت و کتابهای داستانی میخواند اما کلاس داستاننویسی میرفت و خیلی خوب از داستان و چگونگی نوشتن آن سردرمیآورد.
برایم از زیبایی آموختن و نوشتن نزد استادی میگفت که ندیده و تجربه نکرده برای شرکت در کلاسهایش مشتاق شدم. روزی که آمدم دیگر دلم رضایت به رفتن نداد.
هنوز هم گاهی به فرمولهای پیچیده ریاضیات زندگی میپیچم اما دفترهای کلاس استاد ترابیان و نوشتن تمرین و داستان برایم تقدس دیگری دارد و خواهد داشت. خودم را هرطور هست بیرون میکشم و به داستان میسپارم.