نزدیک به فردوسی ؛ گزارشی از نشست بهاره انجمن ادبی سمر در سال ۱۴۰۴
* انجمن ادبی سمر *
هوالمحبوب
نزدیک به فردوسی
چند دقیقه مانده به ساعت ۵ بعد از ظهر، شاهنامه ۷۶ را میپیچی به سمت مجموعه اسب سواری صحافیان، وقتی میرسی اغلب داستان نویسان سمر آمدهاند.
دکتر صحافیان و خانوادهاش( تارا و سورنا و خانم حسینی) چراغ عصر قصه بهار در بهار را روشن کردهاند.
تارا صحافیان مهندس است و سوارکار ماهر، از مهمانان میخواهد با هم از مجموعه دیدن کنند، اسبها را یکی یکی معرفی میکند و نژاد و توانمندی و شیوه تربیت آنها را. بعضی اسبها چند میلیارد قیمت دارند از اصطبل به میدان اسب سواری میروند. اسب ها را آماده کردهاند، بعضی داستان نویسان سوار میشوند و دوری میزنند، تارا با اسب از مانع میپرد، لذت و حیرت و حماسه را مثل گردآفرید به نگاهت میریزد.
دبیری اعلام میکند عصر قصه بهار در بهار رأس ساعت ۶ شروع میشود.
در محوطه ی کافی شاپ میزها و صندلیهای سبز چیده شدهاند. هوای بهاری بعد از باران خنکای دلپذیری دارد.
نزدیک به ۱۰۰ نفر آمده اند. چندنفری از شهرستانها هم خودشان را به محفل رساندهاند.
می مانی چه شور و اشتیاقی باعث شده این همه اهل قلم خودشان را به فردوسی نزدیک کنند!
سبحان هوشیار ابتدای قصه یوسف را از کتاب آسمانی تلاوت میکند:
یوسف خواب دیده است ۱۱ ستاره و ماه و خورشید سجدهاش میکنند، پدرش میگوید مبادا خوابش را برای کسی بازگو کند… .

جمشیدی و دبیری پشت میز مینشینند، برنامهها شروع میشود، دبیری میگوید: بهار در بهار است، بهار طبیعت، میلاد امام مهربانیها، بهار سمر… بعضی از سمریهای دیروز و امروز، اکنون دور هم جمع شدهاند و این محفل باشکوه را برپا ساختهاند، اما بسیاری دیگر جایشان سبز است… .
جمشیدی چند تن از داستان نویسان را میخواند تا فرازهایی از داستانشان را بخوانند: شهین پوستچی، مرضیه امینی، کیانا پایان، محمد علوی، یلدا محمدحسینی، نرگس ساعدی، مهدی طالبی و یوکابد جولایی.
از سبحان هوشیار، معاون رسانه و روابط عمومی و تیم فعالش( مهناز گنابادی، نرگس ساعدی، امیرعلی فریدون نیا، حمیدرضا ادیب زاده، ابوالفضل عطاران) تقدیر به عمل میآید.
از شیما ترابیان معاون آموزشی و مهدیه بیهقی معاون مالی و پشتیبانی هم قدردانی میکنند.
همچنین از عبدالمجید عصاری که دوشنبه های مهربان داستان(سلسله نشست های آفرینش و ارزیابی داستان) در سمر را مدیریت می کند تقدیر می شود. هرچند خودش در خواف میزبان بود و به محفل نرسید.
از سما و صبا لیودانی و آرنیکا شلالوند که لابلای برنامهها گیتار و هنگدرام و ویولون نواختند تشکر میکنند.
در پایان قرار بود ترابیان داستان بخواند، داستان خوانیها و موسیقی و پذیرایی متنوع باعث شد ساعت از ۸ بگذرد و ترابیان به غزلی از دیوان شمس بسنده کند:
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند، نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند…
ترابیان، دبیری، جمشیدی، هدی قاسمیان از مدرسان سمر در محفل بودند و تقدیر شدند. از مرادی و اسلامدوست و عبداللهیان و گلی و خوشه بست هم یاد شد.
ترابیان خدا را شکر کرد که سمر به ثمر نشسته و از زحمات رضوی زاده، جعفری و خزاعی که در سالهای گذشته به عنوان دبیر سمر زحمات فراوانی کشیده بودند به نیکی یاد کرد.
مهرداد دبیری با معاونتهای فعال و با اشتیاق توانسته شکل و محتوای سمر را رشد دهد.
آخرین پذیرایی اتمام برنامههاست و عکسهای یادگاری که سمریها از هم میگرفتند.
تو شاهد بهار در بهار بودی در عصر قصهی ۱۸ فروردین ۱۴۰۴
تا باد چنین بادا
آلبوم تصویری نشست را در ادامه تماشا کنید
انجمن ادبی سمر 1404