ماریا ؛ داستان سنت و‌مدرنیته
نقاد:نرجس خاتون ساعدی(عضو انجمن ادبیات داستانی سمر)
نقد فیلم ماریا؛ داستان سنت و‌مدرنیته
کارگردان و نویسنده:مهدی اصغری ازغدی
تهیه کننده: علی لدنی
بازیگران:پانته آ پناهی ها-صابر ابر-حسین محجوب-کامیاب گرانمایه و مهشید خدادی
خلاصه داستان:
ماریا دختر بلوچی است که با دوست پسرش فرهاد که به کار فیلم سازی مشغول است در یک سکانس تمرینی نقش یک دختر هرزه را بازی میکند که این سکانس کوتاه تمرینی ناخواسته در فضای مجازی پخش میشود بدون اینکه کسی بفهمد که این فیلم فقط یک‌تمرین بازیگری بوده و بعد از آن ماریا ناپدید می شود.
موضوع فیلم
دلیل اینکه در مدت زمان پخش فیلم این نکته سه بار به مخاطب بازگو می شود که این داستان براساس واقعیت نوشته و‌ساخته شده است چیست ؟
موضوع تکراری قربانی شدن زنان به جرم اعتقاد به ناموس پرستی در بعضی از طایفه ها اگر در داستانی جدید با ژانری مشخص پرداخته شود ناخوداگاه مخاطب را به سوی خودش می کشد ماریای قصه ی آقای اصغری ازغدی
(نویسنده و کارگردان فیلم)چرا برای فرار از تهمت هرزگی با دلیل و مدرکی که می توانست ثابت کند این فیلم ساختگی است بی گناهی خودش را ثابت نکرد و به اینکه دو سال در زیرزمین پدربزرگ اسیر بماند تن داد؟
چطور می شود که روز فرارش آن هم بعد از دوسال دقیقا مصادف با روز ازدواج فرهاد می شود؟
اگر پدربزرگ و‌خاله ی ماریا حتی بعد از به قول خودشان مهاجرت از دیارشان و آمدن به تهران هنوز اعتقادات قومی و قبیله ای خودشان را دارند چه می شود که به او اجازه ی بازیگری می دهند؟
اگر آنها تا این حد ماریا را آزاد گذاشته و به او اعتماد دارند پس بعد از پخش شدن آن فیلم چرا بدون هیچ تلاشی برای بی گناهیش حبسش می کنند و تسلیم حرف مردم می شوند؟
این چراها و دهها سوال بی جواب شکل گرفته،ناخوداگاه ذهن مخاطب را به سمت ناپختگی فیلمنامه سوق می دهد.
شاید اگر به جای اینکه به دو موضوع مهم و قابل بحث مشکلات جامعه ی سنتی در مدرنیته و بحث جنبه های منفی و مشکل ساز فضای مجازی جداگانه پرداخته می شد مخاطب با داستان ارتباط بیشتری می گرفت و این دو موضوع خاص در نطفه شهید نمی شدند.
پایان و جمع بندی فیلم کاملا کلیشه ای و دور از ذهن مخاطب است و شاید روایت ناقص حاشیه های قصه ی ماریا از حجم تاثیرگذاری آن بر مخاطب کاسته است.
نقد از :نرجس خاتون ساعدی(عضو انجمن ادبیات داستانی سمر)
