• دسته‌بندی پست:اعضای انجمن سمر
  • دیدگاه‌های پست:0 دیدگاه
  • زمان مطالعه:زمان مطالعه: 2 دقیقه

محسن صادقی نیا

  • مهندس عمران
  • نویسنده داستان

تحصیلات: دارای مدرک کارشناسی در رشته مهندسی عمران

بنام خالق یکتا

دوران جوانی و بلوغ دوران لذت بود. نه آن گونه که جوانان دیگر قلمداد می کردند. به یاری هفت هنر ساعاتی را میگذراندم تا شاید شایسته هنری باشم.

استاد طراحی میگفت: خوب طرح میزنی اما نابغه این رشته نیستی!

استاد دوره نقاشی هم ایشان بود.

استاد مجسمه سازی گفت روزهای زیادی باید بنشینی و حجم بسازی. بیش از نوابغ این رشته.

استاد موسیقی گفت: عیش مدام می خواهد و شور بی نهایت. که حقیر نداشتم.

تسلیم شدن را نمی خواستم آن هم در برابر هنر. فکر میکردم. ساعت های بسیار زیاد. زنگ انشا و اشتیاق همکلاسی ها، در ذهنم تداعی شد. به میدان رفتم. اول غرق شدم. اما ناامید هرگز.

دورانی بود که مادرم به خواستگاری دختران شهر میرفت. چهار سال طول کشید و من می نوشتم.

هر که از نام کتاب می پرسید هیچ نمی گفتم. به واقع هم نمی دانستم.

تا اینکه در خواب رویایی دیدم. رویایی زیبا و شوقی پس از بیدار شدن. شد پیشگفتار کتاب ” سوال مقدس“.

در دوره فیلمنامه نویسی از طریق دوستی با انجمن ادبی سمر و استاد ترابیان آشنا شدم.

چند کتاب دیگر در دست تحریر هست که امیدوارم از نام و از نشان آنها نپرسید. چرا که هنوز رویایش به سراغم نیامده تا باز گویم سر درونشان را.

یاحق محسن صادقی نی

دیدگاهتان را بنویسید