عکس نوشت 16: مهدی نوروزی -طاهری-معصومه خزاعی

  عاقبت، آن ماهی که سالها در شکمش زندگی کردم، شکار شد. منتظر بودم تا به ساحلی امن و سرسبز برسم. و صیاد ماهی را به ساحل کشاند. از توی آن تاریکی ها شنیدم که گفت: خنجرم را بیاورید.  صیاد خنجرش را فرو کرد و دیوارخانه ی چند صدساله ام را پاره کرد. حالا من…

0 دیدگاه

پایان محتوا

صفحات بیشتری برای بارگیری وجود ندارد