داستان کوتاه خواهر _ نترس داداشی من اینجام گریه نکن چیزی نیست، من اینجام باز که داری گریه می کنی..... یه قصه برات بگم؟ .....یکی بود یکی نبود..... چی شده؟ _مهرآنا پام _پات چی شده؟ درد میکنه؟ _درد میکنه. بیرون نمیاد. _از دیروز که تکون نخوردی لابد پات خشک شده. دیروز عصر پیشامد بچه ها…
رونمایی از ویژه نامه کرونایی انجمن ادبی سمر (6 بهمن)به نام خدای مهربانیادداشتی بر شب به یادماندنی سمر۶ بهمن ۱۴۰۱ - ساعت ۶ بعد از ظهر - مشهد تالار حضرت زهرا.مهمانان در طبقه ی همکف پذیرش می شوند. از پله ها بالا می روند، چای می نوشند و کام شیرین می کنند و وارد تالار…
نازنین صابری نازنین صابری بهداد هستم، از سال ۹۰ نوشتن رو شروع کردم، مرکز پژوهش صدا و سیما فعالیت داشتم. یک فیلم مستند ساختم. چندین فیلمنامه کوتاه و بلند و انیمیشن نوشتم. مدت کوتاهی برای رادیو زیارت آیتم نویسی و نمایشنامه هم نوشتم از سال ۹۶ با انجمن سمر آشنا شدم و دوره های…
داستان « او» چهارمین داستان از مجموعه داستانی « او» محمد کلباسی است. خلاصه داستان: داستان در ایام بمباران تهران اتفاق می افتد. زوجی جوان، صاحب فرزندی عجیب الخلقه می شوند. مادر با دیدن فرزند دچار اضطراب و حالش بد و بدتر می شود. مرد برای درمان همسرش، به خانه دکتر می آورد و…