مثل نوشت 9: داستان “مامیسا” از آمنه جهاندوست به همراه نقد داستان

ضرب المثل : ای عجب میش دل بسته به گرگ داستان "مامیسا" آمنه جهاندوست خانم خ همیشه همراه مامیسا است. همیشه ی همیشه. مامیسا قبلا گاهی او را از دور میدید گاهی روی درخت نشسته بود گاهی توی حیاط ایستاده بود. همیشه از دور نگاهش می کرد اما الان... یعنی از همان روز زشت همیشه…

0 دیدگاه

مثل نوشت 8: داستان “گلابی” از آمنه جهاندوست به همراه نقد داستان

ضرب المثل : کاسه داریم ارک و اورک تو پر کنی من پر ترک داستان "'گلابی" از آمنه جهاندوست من امروز یک گلابی شدم یک گلابی روی درخت گلابی توی باغ گلابی می دانید گلابی شدن چه حسی دارد ؟ اصلا  داستانش گلابی شدنم را میدانید؟ توی شهر ما  یک مهمان آمده بود یک جادوگر…

0 دیدگاه

عکس نوشت 71: مسلم انصاریان- زهره شوریده دل-آنیل خلج و…

عکس نوشت 71 از صمیم دل تو را دوست می دارم پدر در تمام عمر خویش پینه بر دست تو بود تا قلم از دستم چون تفنگ از دست سرباز نیفتد به زمین شب ز موهای تو رفت تا که بالین مرا ظلمت شب تر نکند بوسه ی مهر تو خورشید منظومه ی عشق گرمی…

0 دیدگاه

عکس نوشت 65: مسلم انصاریان – آمنه جهان دوست

عکس نوشت 65 تا به  کفشدوزک پر شکسته برنخورد شاخه را پیاده  بالا رفت غنچه خندید و عطر گل پاشید بر تن هر که دوستی  دارد مسلم انصاریان -هیچ چی نگو هیچ چی نپرس چشماتو ببند و دنبالم بیا  -چشامو که میندم همه جا سیاهه -بیا ...بیا تا به سفیدی برسیم آمنه جهان دوست

0 دیدگاه

پایان محتوا

صفحات بیشتری برای بارگیری وجود ندارد