عکس نوشت 35 پوکه دیشب لای خرت و پرت های جامنده از اسباب کشی پوکه ای پیدا کردم، رنگ طلایی خاک گرفته اش معلوم بود هنوز خاک شلمچه به تنش مانده بود. گمانم همان است که چند سال پیش از شلمچه آوردمش. لای خاک ها پنجه می کشیدم که زیر دستم امد برش داشتم دلم…
عکس نوشت 34 باربرها وسایل قدیمی و گرد و خاک گرفته خانه را داخل کامیون حمل بار گذاشتند. تنها و ساکت در اتاق قرمز مقر حکمفرمایی خانم والده ایستاده ام. پرده ابریشمی که از هند خریداری شده است هم مانند سایر وسایل کهنه و قدیمی شده و سوراخی بزرگ در میان آن به وجود آمده…
عکس نوشت 33 ساعتش را دید. - دارد می اید. سیگار را گوشه لبش نگه داشت و بساطش را کنار زد. عکس ها که تمام شد خاکسترش را تکاند. - چیک چیک چیک چیک از چی عکس میندازی خانم، نداری کجاش تماشا داره ؟ عکس ها را نگاه می کردیم. گونه هاش گود می شد…
عکس نوشت 25 به خط! به خط! پرت و پلا هم شد عیب نداره. فقط با فاصله حرکت کنید. کرونا پیر و جوون نداره. پنگوئن و آدم هم نمی شناسه. فقط می خواد سبدش رو پر کنه و ورداره ببره. خیلی هم قانع است به درهم و از یک کنار هم خیلی رضایت میده آخه…