ضرب المثل : ای عجب میش دل بسته به گرگ داستان "مامیسا" آمنه جهاندوست خانم خ همیشه همراه مامیسا است. همیشه ی همیشه. مامیسا قبلا گاهی او را از دور میدید گاهی روی درخت نشسته بود گاهی توی حیاط ایستاده بود. همیشه از دور نگاهش می کرد اما الان... یعنی از همان روز زشت همیشه…
ضرب المثل : کاسه داریم ارک و اورک تو پر کنی من پر ترک داستان "'گلابی" از آمنه جهاندوست من امروز یک گلابی شدم یک گلابی روی درخت گلابی توی باغ گلابی می دانید گلابی شدن چه حسی دارد ؟ اصلا داستانش گلابی شدنم را میدانید؟ توی شهر ما یک مهمان آمده بود یک جادوگر…
ضرب المثل : کاسه داری آرک و اورک، تو پر کنی، من پر ترک داستان "شاتوت" از راشین قشقایی کله ی ظهر بلند شده آمده رفته بالای درخت، شاتوت بچیند، فریده از پای درخت داد میزند: فرید جان مواظب باش، فرید جان ته سطل پر شد بیا پایین، فرید جان چیزی تنت نیست آفتاب سوخته…
ضرب المثل : کاسه داریم ارک و اورک تو پر کنی من پر ترک داستان "کاسه داریم ..." از سایه شوریده دل هنوز با خشم نگاهم می کرد حالا هر دو به نفس نفس افتاده بودیم مثل دو گرگ زخمی چشم درچشم می غریدیم، باد استخوان سوزی می وزید و انجماد هوای اطراف تنفسمان را…